جلد اول:ویرانه های گرلان
مجموعه «کارآموز رنجر» اثري فانتزي از جان فلانگن است كه براي نوشتن كتاب
هايش از داستان هاي كوتاه قرون وسطا الهام گرفته و به همين خاطر ماجراهاي اين
مجموعه در اروپاي قرون وسطا اتفاق مي افتد
جنگاوران يا رنجرها، با رفتارهاي مرموزشان، هميشه ويل را عصباني كرده اند. از قضا، ويل پانزده
ساله براي شاگردي رنجر پذيرفته مي شود. او هنوز نمي داند كه رنجرها نگهبانان واقعي
سرزمينش هستند و تا رسيدن ارتش با دشمن مي جنگند
نبرد بزرگي در پيش است. مورگاراث فرمانرواي كوهستان باران و ظلمت، نيروهايش را جمع كرده
تا به سرزمين پادشاهي حمله كند. او عزم كرده كه اين بار از جنگ دست خالي برنگردد... اكنون
پسر پانزده ساله چطور مي تواند مقاومت كند؟
**********************************************************************************************************************************************
کار آموز رنجر 2:
پل سوخته
پانزده سال است كه اهالي آرالوئن در صلح و صفا روزگار مي گذرانند، چرا كه مورگاراث اهريمني
نتوانسته پايش را از كوهستان باران و ظلمت بيرون بگذارد. اما او بار ديگر دسيسه كرده است.
گيلان، ويل و دوستش هوراس كه جنگجويي جوان است، در ماموريت ويژه اي به سرزمين همسايه
مي روند، ولي اهالي يا فرار كرده و يا اسير شده اند. مورگاراث چه نقشه اي دارد؟ آيا ويل و
هوراس مي توانند سرزمين شان را نجات دهند؟... اصلا اين شهر چرا خالي است؟...
*****************************************************************************************
کار آموز رنجر 3
در محاصره برف و یخ
ويل و اونلين بعد از نبرد بزرگ با مورگاراث، به دست مزدوران اسكانديايي گرفتار مي شوند و
مثل دو برده به سرزمين يخ زده مي روند.هالت هم كه عزمش را جزم كرده تا شگردش را
نجات دهد، تصميم مي گيرد هرطور شده، حتي با نافرماني از دستور پادشاه، پي آن دو برود و
به عهدش وفا كند.در اين راه هوراس جنگجوي جوان و دوست ويل هم با
هالت هم ركاب مي شود. اما ادامه راه به اين سادگي نيست!...
آنها با شواليه هاي راهزن چطور بايد بجنگند؟...
***********************************************************************************************
کار آموز رنجر 4
نشان داران برگ بلوط
ويل بر طبق تجربياتِ دست اولش مي دانست كه اسكانديا جنگجوياني بي باك و وحشي هستند.
مي توانست ببيند كه آنها يك بستر موثر و جدا كننده بين تموجاي هاي مهاجم و
ديگر ملت هاي غربي خواهند ساخت، و هر دو طرف در پايان جنگ به سختي از پا در آمده اند و
هيچ كدامشان در آينده اي نزديك خطري براي ديگران نخواهند بود.
او به راحتي به خودش گفت: اين يه موقعيت استراتژيك بي نظيره. كلمات
بعدي هلت به طرز قابل توجهي از احساس آرامش و آسودگي خاطرش كاست... اُه، اونا
اسكاندي ها رو شكست مي دن، دقيقاً. در موردش شك نكن. اين يه جنگ خونين
بي رحمانه خواهد بود اما تموجاي ها...
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
آمار
وب سایت:
